۱۳۸۹ دی ۱۸, شنبه

شیطان

بسم الله الرحمن الرحيم
در يكي از وب لاگهاي شر پرستان (شيطان پرستان) مطلبي رو ديدم كه صلاح ديدم انو با جوابش براي خوانندگان بيان كنم:
تو اين وب حديثي از نبي مكرم اسلام پيامبر اعظم (صلي الله عليه و آله) به اين مضمون بيان شده بود كه ايشان فرموده اند:زن نازا از حصير خانه نيز پست تر است !!!!؟
همچنين باز اين سايت بيان ميكند كه پيامبر اكرم فرموده اند : بدرستي كه زن يكي از وسائل لذت و خوشي است . پس هركسي زن ميگيرد آنرا ضايع نكند !!!!؟
در جواب بايد گفت كه
اولاً شما كه مدعي دفاع از حقوق زنان هستيد و به عبارتي به دليل وجود چنين مطالبي از دين مبين اسلام اعراض كرده ايد تا بنياني بهتر براي زنان برپا كنيد آيا چنين شرايط ايده آلي براي اين موجود الهي تامين نموده ايد ؟؟؟
شما كه به يه دختر ميگي سگ ماده (البته من از تمامي خانم ها به جاي ايشون عذر ميخام چرا كه شأن اين عزيزان اجل ازحرف هاي چنين انسان هاي هست)چرا ادعاي دفاع از حقوق زنان رو داري!!!!!؟؟؟؟؟
اين دوست عزيز لازم است براي پاسخ به اين سؤال به كتب و قوانين شيطان پرستان مراجعه كند كه ما برخي را ذيلاً آورده ايم .
1-      كشتن و خوردن نوزادان و حيوانات
2-      قرباني كردن دختران باكره
3-      نفرت از مسيحيان
4-      تجاوز جنسي كه در كتاب ماريوس مالي تيكا را دسته بندي كرده است.
5-      زناي با محارم : مرلين منسون بعنوان سرپرست اين فرقه چندي پيش از مادر و خواهر خود صاحب فرزنداني شد.
6-      تجاوز به كودكان در انظار عمومي
7-      عريان شدن در ميان جمع همراه با رقص آتش
8-      همراه شدن با موسيقي دهشتناك و مدرن با استفاده از نماد هاي يهودي( ستاره هاي شش پر داودي)
9-      استفاده از دختران تن پرست
10-  همراه شدن مرداني در مسائل جنسي كه از نظر جنسي بسيار قوي هستند تا زنان را بيشتر در مسائل جنسي ياري كنند.
 و بسياري موارد ديگر كه هيچ يك حاكي از احترام به حقوق زنان و حتي نوع انسان نيست و تماماً بيانگر استفاده جنسي از زنان و دختران و حتي نوع بشر است كه ما از جهت اختصار آنان را بيان نكرديم.
حال با اين موارد شيطان پرستان نيز شايسته داشتن ادعايي در مورد حقوق زنان نيستند چرا كه آنان نيز نتوانستند برخلاف ادعاي خود آنچه را اقتضاي فطرت زنان است براي آنان محيا كنند و شرايطي را براي زنان فراهم آورند كه مناسب با شعارهايشان باشد.
ثانياً پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله ) حدود 1400 سال قبل در ميان مسلمانان و ساير اقوام عرب و غير عرب ميزيسته كه در اين ميان ايشان دشمنان و دوستان بسياري داشته اند كه براي هيچكس قابل انكار نيست و با توجه به فراگير بودن دامنه حكومت اسلام قطعاً گروهي برآن شدند تا در صفوف مسلمين نفوذ كرده و حداقل با بدل سازي جرياناتي مسير را به بيراهه بكشند كه تاريخ شواهد بسياري براي اين ادعا دارد لذا  بهتراست شما به كتب تاريخ مراجعه داشته باشيد تا بدانيد از كساني كه احاديث فراواني را به دروغ به نبي مكرم اسلام نسبت ميداده و ميدهند كه تنها راه شناخت حقيقت از كذب و افترا علومي است كه ائمه به آموزش داده اند و امروزه با اين علوم ما ميتوانيم هر حديث ساختگي را از احاديث واقعي تميز دهيم .
ثالثاً وقتي نص صريح قرآن از زن بعنوان موجودي الهي به طور صريح در 42 آيه نام ميبرد و اين در حالي است كه از مرد 41 مورد نام برده و از زناني نام ميبرد و آنان را الگو معرفي ميكند و حتي سوره اي را بمنظور ارزش و اعتبار والاي زنان به نام آنان نام گذاري ميكند  و اين در حالي است كه نامي از مردان در فهرست قرآن كريم نيست آيا شايسته است به مطالبي ضعيف و دور از ادعاي قرآن كه پيامبر مبعوث شده تا آنرا (قرآن ) به جهانيان عرضه كند استناد شود ؟؟؟
قرآن كريم می­فرماید: زنان را از جنس مردان و از سرشتي نظير سرشت مردان آفريده ايم: «همه شما را از يك پدر آفريديم و جفت آن را از جنس خود او قرار داديم» يا در جايي ديگر درباره همه آدميان مي فرمايد: «خداوند از جنس خود شما براي شما همسر آفريد»                                            (سوره ي نساء آيه 1 – سوره نحل آيه 72 – سوره ي روم آيه 21)

محيط رشد و ترقي در اسلام بگونه اي است كه همه انواع بشر اعم از زن و مرد با هر طرز تفكري قادر به طي نمودن راه خود هستند و اين ادعاي چون ادعاي افراد شعار پرست نيست چرا كه اسلام دين آزادي به تمام معنا به شرطي كه مخالف و مزاحم ارزشهاي اصيل انساني نباشد است و گواه براين مطلب صرف نظر از زنان صدر اسلام و آناني كه در قرآن مجيد نام آنها آمده است و ...  وجود زناني چون فائزه ها و بنت الهدي صدر هاست .
آيا اين اوج دموكراسي نيست ؟؟؟
آيا شما در اين آيات نامي از وسيله بودن زن و حصر او ميبينيد ؟؟؟
بيايد و از گذشتگان خود عبرت بگيريد كه راه را بخطا رفته ايد !!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!

عبرت از گذشتگان آيا شما در جاي گذشتگان خود به سر نمي‏بريد؟ که عمرشان از شما طولاني‏تر و آثارشان با دوامتر، و آرزويشان درازتر، و افرادشان بيشتر، و لشگريانشان انبوه‏تر بودند؟ دنيا را چگونه پرستيدند؟ و آن را چگونه بر خود گزيدند؟ و سپس از آن رخت بربستند و رفتند بي توشه‏اي که آنان را براي رسيدن به منزلگاه کفايت کند، و بي مرکبي که آنان را به منزلشان رساند. آيا شنيده‏ايد که دنيا خود را فداي آنان کرده باشد؟ يا به گونه‏اي ياريشان داده با با آنان به نيکي به سر برده باشد؟ نه هرگز!! بلکه سختي و مشکلات دنيا چنان به آنها رسيد که پوست و گوشتشان را دريد، با سختيها آنان را سست و با مصيبتها ذليل و خوارشان نمود، و بيني آنان را به خاک ماليد و لگدمال کرد، و گردش روزگار را بر ضد آنها برانگيخت، شما ديديد! دنيا آن کس را که برابر آن فروتني کرد، و آن را برگزيد، و بر همه چيز مقدم داشت، که گويا جاودانه مي‏ماند، نشناخت و روي خوش نشان نداد تا آنکه از دنيا رفت، آيا جز گرسنگي توشه‏اي به آنها سپرد؟ آيا جز در سختي فرودشان نياورد؟ و آيا روشني دنيا جز تاريکي، و سرانجامش جز پشيماني بود؟ پرهيز از دنياي حرام آيا شما چنين دنيايي را ب

ر همه چيز مقدم مي‏داريد؟ و بدان اطمينان مي‏کنيد؟ يا در آرزوي آن به سر مي‏بريد؟ پس دنيا بد خانه‏اي است براي کسي که خوشبين باشد، و يا از خطرات آن نترسد     (خطبه 110 نهج البلاغه)
آيا در حکومت و نظام آسمانها و زمين، و آنچه خدا آفريده است، (از روى دقت و عبرت) نظر نيفکندند؟! (و آيا در اين نيز انديشه نکردند که) شايد پايان زندگى آنها نزديک شده باشد؟! (اگر به اين کتاب آسمانى روشن ايمان نياورند،) بعد از آن به کدام سخن ايمان خواهند آورد؟!  (سوره اعراف آيه 185 )
اما سؤال دومي كه در وب لاگ آمده بود به اين مضمون  بود كه ما در زندگي خود هيچ دخالتي نداريم !!!!!؟؟؟
در ابتداء بايد گفت كه اگر هيچ اختياري نيست پس چرا شما كه معتقد به جبر هستيد و خداوند را – نعوذ بالله – جبار ميدانيد از حكم خداوند مبني بر اطاعت او سرپيچي كرده و از راه اطاعت خداوند به جريانهاي بدلي  چون شيطان پرستي ، انسان پرستي ، خرافه گرايي و ...  رو آورده ايد ؟؟؟!!
مگر نه اينكه خداوند شما را مجبور به زندگي و مرگ و اطاعت خود كه صاحب قدرت است ميكند پس چگونه است كه خداوند مخلوقي را  (شيطان ،مسيح،و ...) آفريده و شما را مجبور به اطاعت از آن ميكند  ؟؟؟!!!
و اين نكته را نيز بايد ياد آور شد كه شما كه قائل به جبر هستيد و خداوند  را – نعوذ بالله - جبار ميخوانيد و او را آفريدگار جهان ميدانيد پس چرا نام خود را  anti god ( ضد خدا) گذاشته ايد ؟؟؟!! بنظر شما اين اختيار است يا جبر ؟؟؟!!
اگر بگوييد جبر است كه هيچ خداي براي خود دشمن تراشي نميكند  و قرنها جهان را صرف تولد موجودي نميكند  (از ابتداي تولد آدم منتظر تولد شما باشد) كه در مقابل او بايستد و با دستورات او مخالفت كند و هميشه با او در كشمكش باشد و اگر بگوييد اختيار است كه چنين است ، حرف ما را ثابت شده زيرا غير اختيار نميتواند باشد  .
اين اختيار است كه به شما قدرت تخطي و گستاخي را داده كه با وجود آگاهي از وجود چون خدايي ، قدم در راه سركشي و نافرماني برداريد و اگر جبر بود هرگز جرأت بر انجام نداشتيد و هرلحظه در احاطه صاحب خود بوديد ، اما شما قائل به جبر هستيد تا راه را براي اعمال خود هموار سازيد چرا كه از جـمـله نتايج تباه كننده اين كژانديشي , جبرگرائي و سلب مسئوليت ازانسان است كه بمعناي نـفي مهمترين ويژگي انسان و پوچي و بيهودگي هرنظام تربيتي و اخلاقي وحقوقي و از جمله نظام تشريعي اسلام است . خلاصه با گرايش فوق هيچ كس مسئول رفتارخودش نخواهد بود  و جنايت هر جاني و خائني از وي قابل توجيه خواهد بود !!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
اما جواب جبر گرايان 1400 سال پيش داده شده و بيني آنان به خاك ذلت ماليده شده امام وقاهت تا جايي است كه باز اين آتش را شعله ور ميكنند تا شايد توشعه ي را كه سالهاست دنبال آنند اين بار بدست آورند.
اما بياييد جواب اين دوست عزيز را از زبان هم نوعانش بدهيم كه در سايتي با نام انجمن شيطان پرستان ايران اين مطلب را آورده اند:
( بيدارشوید ، خدای مطلق شمایید ،خدای مطلق ماییم .انسان خدای خویشتن است وهرآنچه را بخواهد می تواند کند (اختيار كامل دارد). ماییم که زندگی خود را می سازیم زمانی کورش و داریوش شویم و نیمی از جهان را به خرد خویش بهترین کنیم و ... !!!!!!!!!!!! )
حضرت علي (عليه السلام) در جواب مردى شامى كه پرسيد آيا رفتن ما به شام، به قضا و قدر الهى است با کلمات طولانى پاسخ داد :
واى بر تو شايد قضاء لازم، و قدر حتمى را گمان کرده‏اى اگر چنين بود، پاداش و کيفر، بشارت و تهديد الهى، بيهوده بود خداوند سبحان بندگان خود را فرمان داد در حالى که اختيار دارند، و نهى فرمود تا بترسند، احکام آسانى را واجب کرد، و چيز دشوارى را تکليف نفرمود، و پاداش اعمال اندک را فراوان قرار داد، با نافرمانى بندگان مغلوب نخواهد شد، و با اکراه و اجبار اطاعت نمى‏شود، و پيامبران را به شوخى نفرستاد، و فرو فرستادن کتب آسمانى براى بندگان بيهوده نبود، و آسمان و زمين و آنچه را در ميانشان است بى‏هدف نيافريد. اين پندار کسانى است که کافر شدند و واى از آتشى که بر کافران است.  (حکمت 78 نهج البلاغه )

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر