۱۳۹۰ خرداد ۱۴, شنبه

احمدی نژاد


باسمه تعالی

احمدی نژاد از کجا آمد؟؟!
تا حدودی آنچه در مورد آقای احمدی نژاد و ورود ایشان به بدنه دولت گفته می شود صحت دارد اما بهتر است این مطلب را که در کمتر جایی شاید بتوانید بدست آورید را نیز بشنوید.

زمانی که دولت اصلاحات سرگرم امور خود بود و آن همه کارشکنی ها و رقص کده ها که هدایت و برنامه ریزی میکرد مسلماً امت حزب الله بیکار نبودند و قطعاً در این بین افرادی صاحب منفذ و صاحب قدرت که رنگ و بوی مسلمانی را به اندازه ای داشتند درصدد طرح راهی برای انحراف مسیر اصلاحات و تضادهایش با اشلام ناب بودند لذا به گفته ایی گروه ها و حلقه هایی تشکیل شد بدون جریان داشتن منابع مالی و ... در میان آنها که ظاهراً نزدیک به سیزده گروه شدند و در جلسات فشرده راهکارهایی را ارائه می دادند تا از این بن بست برون رفتی حاصل شود . بخاطر همین از نقشه ها الگو تهیه شد به مرحله اجرا درآمد که مرحله اول شورای شهر ، مجلس و .. نوبت به نوبت جایگاه ها فتح شد تا اینکه نوبت به شهرداری تهران رسید ، می گویند آقای احمدی نژاد اولین کسی بودکار های محوله را تحویل و اجرا می کرد و فعالترین کسی بود که در این حلقه فعالیت می کرد لذا بنا به زیرکی و تیزی ایشان و پیگیر بودن شخصیتی و کوشایی او ایشان برای شهرداری انتخاب شد ، افراد حاشیه ایشان گلچین شدند و بر کار گمارده شدند اما پست معاونت فرهنگی شهرداری خالی بود تا اینکه (به گفته خود اعضاء) جناب آقای مشائی از حلقه ای نامعلوم و بی نام و نشان برای این قسمت معرفی می شود و به تائید کل حلقه می رسد و آغاز بکار این دو از این نقطه آغاز می شود لازم است بدانید آقای مشائی از اعضاء اخراجی سازمان اطلاعات است و اینکه ایشان چرا اخراج شده به جریان عشق و دلبستگی ایشان به یکی از منافقین بر میگرده که از آن می گذریم.

با دو دلیل ساده می شود ثابت کرد که آقای احمدی نژاد فقط و فقط شخصی است که اسلام را قبول کرده و مومن نیست چه برسد به اینکه شعیب بن صالح باشد زیرا شعیب شخصی است که کاه کبیره و صغیره انجام نمی دهد ، این را از آنجا می گویم که در حالات شعیب آورده اند که او عادل است و عادل در تعریف اسلامی یعنی کسی که همه چیز را در جای خود قرار می دهد و گناهی انجام نمی دهد .

1- آقای احمدی نژاد وقتی سوگند خدمت در پست ریاست جمهوری را می خورد کل قانون اساسی را متعهد شد و یکی از اصول قانون اساسی تنفیذ است(حکم مقام معظم رهبری) که ایشان متعهد به عمل و انجام آن شد در صورتی که در تنفیذ مصلحی اعتراض نموده و به مقابله رهبری برخاست و این یعنی شکستن قسم و شکستن قسم یعنی گناه و باید کفاره بدهد و از عدالت ساقت می شود .

2- ایشان تعهد کاری داشتند اما یازده روز غیبت (قهر) کرده و امور مسلمین را تعطیل نمودند ، روز اول گناه صغیره ، روز دوم گناه صغیره ، روز سوم گناه صغیره بالاخره روز چهارم که گناه کبیره حساب می شود ... .



الف- شخصی که ادعای ارتباط با امام زمان را دارد این حدیث را قطعاً حفظ است و آن اینکه هر کس قبل خروج سفیانی ادعای روئیت کند او کذاب است آیا ایشان کذاب نیستند ؟؟؟ یا حدیث دروغ می گوید یا احمدی نژاد و ...

ب- روزی که ایشان هاله نور می دیدند آشکار خبر از این امور بود و برخی در خواب بودند.

ج- آن زمان که ایشان رفتن سازمان ملل و نام حضرت بقیة الله الاعظم روحی فداء را بردند گروهی او را مبلغ دین اسلام و بلکه بالاتر خواندند و آن روزی که نامه به جورج بوش نوشت گروهی نامه او را با نامه پیامبر قیاس کردند و ...

زمانی که افرادی با نیت های شاید خالصانه عزم بر روی کار آمدن ایشان را کردند و در هر مرحله سینه سپر کردند حال بیایند و او را جمع کنند نه اینکه توجیه کنند که هر کاری می شود از طرف ایشان نیست بلکه مشائی است نه اگر آقای احمدی نژاد بی خبر باشد این اشکال به او وارد است که ایشان توانایی کنترل مجموعه خود را ندارد و هزار مسائل دیگه .

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر